با طراوت نوروز در گنجینه اشعار
نوشته شده توسط : sadis

در هنگامه فرارسیدن بهار، شاعران بزرگ و مفاخر ادبیات این سرزمین در اشعار خود، بهاریه های دلنشینی را سروده اند كه جان آدمی را تازه می سازد، اینك در گلستان همیشه جاوید شعر و ادب پارسی با نوروز همراه می شویم:

**'سعدی' شیرازی با طراوت همیشگی سخن خود مردم را برای پیشواز بهار دعوت می كند:

برخیز كه می‌رود زمستان / بگشای در سرای بستان

نارنج و بنفشه بر طبق نه / منقل بگذار در شبستان

وین پرده بگوی تا به یك بار / زحمت ببرد ز پیش ایوان

برخیز كه باد صبح نوروز / در باغچه می‌كند گل افشان

*********

مباركتر شب و خرمترین روز/به استقبالم آمد بخت پیروز

دهلزن گو دو نوبت زن بشارت/كه دوشم قدر بود امروز نوروز

مهست این یا ملك یا آدمیزاد/پری یا آفتاب عالم افروز

**'حافظ' در ابیات زندگی بخش خود اینگونه بهار را توصیف می كند:

ز كوی یار می آید نسیم باد نوروزی/ از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است/ كه زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

به صحرا رو كه از دامن غبار غم بیفشانی / به گلزار آی كز بلبل غزل گفتن بیاموزی

طریق كام بخشی چیست ترك كام خود كردن/ كلاه سروری آن است كز این ترك بردوزی

سخن در پرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی/كه بیش از پنج روزی نیست حكم میر نوروزی

*********

رسید مژده كه آمد بهار و سبزه دمید/وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید

مكن ز غصه شكایت كه در طریق طلب/به راحتی نرسید آنكه زحمتی نكشید

ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز/ كه گرد عارض بستان بنفشه دمید

بهار می گذرد دادگسترا دریاب/ كه رفت موسم حافظ هنوز می نچشید

**'مولانا ، جلال الدین محمد بلخی' در توصیفی عارفانه، اینگونه می سراید:

آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان كنیم / گرد عروسان چمن خیزید تا جولان كنیم

امروز چون زنبور ها پران شویم از گل به گل / تا در عسل خانه جهان شش گوشه آبادان كنیم

آمد رسولی از چمن كاین طبل ها پنهان كنیم / تا طبل خانه عشق را از نعره ها ویران كنیم

**'منوچهری دامغانی'‌ درخوش آمد نوروز می گوید:

آمد نوروز هم از بامداد/ آمدنش فرخ و فرخنده باد

باز جهان خرم و خوب ایستاد / مرد زمستان و بهاران بزاد

ز ابر سیه روی سمن بوی داد / گیتی گردید چو دار القرار

روی گل سرخ بیاراستند / زلفك شمشاد بپیراستند

كبكان بر كوه به تك خاستند / بلبكان زیر و ستا خواستند

باز جهان خرم و خوش یافتیم / زی سمن و سوسن بشتافتیم

**'فرخی سیستانی' آمدن نوروز را اینگونه وصف می كند:

چون پرند نیگلون بر روی بندد مرغزار / پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد كوهسار

خاك را چون ناف آهو مشك زاید بی قیاس / بید را چون پر طوطی برگ روید بی شمار

دوش وقت نیم شب بوی بهار آورد باد / حبذا باد شمال و خرما بوی بهار

**'جامی' به بهار و پیام های پنهان آن اشاره می كند و می گوید:

بگشا نقاب از رخ باد بهاران / شد طرف چمن بزمگه باده گساران

شد لاله ستان گرد گل از بس كه نهادند /رو سوی تماشای چمن لاله عذارن

در موسم گل توبه ز می دیر نپاید / گشتند در این باغ و گذشتند هزاران

بین غنچه نشكفته كه آورد به سویت /سربسته پیامی زدل سینه فگاران

**'عنصری ' بهار را انقلابی در جهت تحول و شكوفایی طبیعت می داند و می سراید:

باد نوروزی همی در بوستان بتگر شود/تا زصنعش هر درختی لعبتی دیگر شود

باغ همچون كلبه بزاز پردیبا شود/راغ همچون طبله عطار پرعنبر شود

روی بند هر زمینی حله چینی شود/گوشوار هر درختی رشته گوهر شود

چون حجابی لعبتان خورشید را بینی به ناز/گه برون آید زمیغ و گه به میغ اندر شود

**'رودكی سمرقندی' در وصف نوروز و بهار آورده است:

آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب/با صد هزار زینت و آرایش عجیب

شاید كه مرد پیر بدین گه جوان شود/گیتی بدیل یافت شباب از پی مشیب

چرخ بزرگوار یكی لشگری بكرد/لشگرش ابر تیره و باد صبا نقیب

**'دقیقی مروزی'در ستایش بهار اینگونه سروده است:

برافكند ای صنم ابر بهشتی/زمین را خلعت اردیبهشتی

بهشت عدن را گلزارماند/درخت آراسته حور بهشتی

جهان طاوس گونه گشت دیدار/به جایی نرمی و جایی درشتی

**'صائب تبریزی' در وصف بهار آورده است:

طوفان گل و جوش بهار است ببینید /اكنون كه جهان برسركار است ببینید

این آینه هایی كه نظر خیره نمایند /در دست كدام آینه دار است ببینید

**'پروین اعتصامی' بانوی شعر معاصر، این چنین از بهار می گوید:

سپیده دم نسیمی روح پرور / وزید و كرد گیتی را معنبر

به رخسار و به تن مشاطه كردار / عروسان چمن را بست زیور

ز گوهر ریزی ابر بهاری / بسیط خاك شد پر لولو تر

زبس بشكفت گوناگون شكوفه / هوا گردید مشكین و معطر

**'نیما یوشیج' بنیانگذار شعر نو، بهار طبیعت را اینگونه ترسیم می كند:

شكوه ها را بنه، خیز و بنگر /كه چگونه زمستان سر آمد

جنگل و كوه در رستخیز است/ عالم از تیره رویی در آمد

چهره بگشاد و برق خندید / عاشقا خیز كه آمد بهاران

چشمه كوچك از كوه جوشید/ گل به صحرا در آمد چو آتش

رود تیره چو طوفان خروشید/ دشت از گل شده هفت رنگ است

تو هم ای بینوا شاد بخرام/كه ز هر سو نشاط بهار است

كه به هر جا زمانه به رقص است/تا به كی دیده ات اشكبار است؟

**'مهدی اخوان ثالث' شاعر نوپرداز پیرامون این دگرگونی زیبا، می سراید:

اردوی بهاران چو كاروانها / بشكوه در آمد به بوستانها

مرغان سفر كرده بازگشتند / آسوده ز سرما به آشیانها

سرخوش ز نشاط بهار بنگر / مرغابیكان را به آبدانها

بس لاله روشن به دشت دیدم / مشكین به یكی خالشان میانها

گر چشم گشایی به هر كناری / از جشن بهاران بود نشانها

و اینك خزانه اشعار بهاری را با شعر فریدون مشیری به پایان می بریم كه اینگونه به استقبال بهار می رود:

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاك

شاخه‌های شسته، باران خورده، پاك

آسمان آبی و ابر سپید

برگهای سبز بید

عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم كبوترهای مست

نرم نرمك می رسد اینك بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ‌ها و دشتها

خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز

خوش به حال دختر میخك كه می خندد به ناز

خوش به حال آفتاب

اطلاع**9128**1717





:: برچسب‌ها: تورنتو , سنگ ,
:: بازدید از این مطلب : 327
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 فروردين 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: